نوشتۀ: انجنیر محمد نذیر تنویر، هالند
به سلسلۀ مضامین “انس با وحی”: برداشتی از آیات 104-109 سورة یونس (21): بخش ششم
بخش ششم:
پس تو ای انسان!
در وقت نعمات مغرور مگرد و به آنچه داری ناسپاسی مکن، که سرانجام امور بدست خالق ات می باشد!
به ظاهر نعمات فکر مکن، و استقامت در مسیر الله(ج) را از دست مده؛ تو چه دانی که این همه نعمات (نیروی اقتصادی و انسانی)، نوعی از عذاب الهی بر ایشان باشد؟
مثال زنده و عملی چنین افراد در کشور ما، همین «مجاهدنما» ها و مسلمان نما هایکه، حیات شان را در وابستگی به «معاندین اسلام» می دانند.
پس ببین که خالقت چه دستور می دهد:
فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿التوبه:٥٥﴾
کثرت اموال و اولاد (یعنی نیروی اقتصادی و انسانی) ایشان، تو را به شگفتی نیندازد. چرا که خداوند میخواهد آنان را در زندگی دنیا بدین وسیله عذاب کند (و پیوسته به جمع مال و منال کوشند و همهی عمر در راه نگهداری و پاسداری آن تلاش ورزند، و به خاطر دلبستگی فوقالعاده به این امور، الله و آخرت را فراموش کنند) و در حال کفر جان دهند.
وَيَحْلِفُونَ بِاللَّـهِ إِنَّهُمْ لَمِنكُمْ وَمَا هُم مِّنكُمْ وَلَـٰكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ ﴿التوبه:٥٦﴾
به الله سوگند میخورند که آنان از شمایند (مؤمن و مسلمانند) در حالی که از شما نیستند (مؤمن و مسلمان نمیباشند) و مردمان ترسوئی هستند (و چون از شما وحشت دارند، دروغ میگویند و نفاق میورزند).
درینجا نیز عدم هویت، در ترسو بودن افراد بیان می گردد.
بلی! آنکه هویت اش را حفظ نتواند، هرگز دین اش را حافظ نخواهد بود؛
و رمز هویت، در «رو راست» بودن فرد نهفته است؛
و «رو راست» بودن فرد، همان شهامت و مردانگی وی می باشد!
پس تو ای مسلمان با خود «رو راست» باش، و اگر ایمانت را به آن مرحله ی رشد رسانی تا سرانجام امور را به خیر خویش-، جامعه- و نظام هستی پنداری و در صدد نزدیک ساختن خویش با خالق ات گردی، بدان که فلاح دنیا و اقبا را کمایی کرده یی!
بعداً خالق هستی، بشر را متوجه «اراده ی آزاد» اش می گرداند:
به او می فهماند که:
«قضا و قدر» الهی در «اراده ی آزاد» بشر نهفته است، نه در جبر الهی!
به او می فهماند که:
«هدایت از جانب پروردگار» همان استعانت، توفیق و نشان دادن «راه راست» توسط پیامبران می باشد.
پس تو ای محمد(ص) بگو برای بشر که وحی، حقیقتی ست از جانب پروردگار شما!
پس هرکی به آن چنگ زد و رهیاب گشت، جز این نیست که برای خودش رهیاب گشته است.
وهرکی از آن دوری گزید و گمراه گشت، جز این نیست که به زیان خود گمراه گشته است و من بر شما نگهبان نیستم!
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖفَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖوَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿١٠٨﴾
بگو: ای مردم! یقیناً حق از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ پس هر که هدایت یابد، فقط به سود خود هدایت می یابد و هر که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه می شود، و من نگهبان(مراقب اعمال) شما نیستم! (108)
اینجا چه زیبا اشاره ای، در رد ادعای آنانی که مسوولیت انجام «فعل بد» شان را نپذیرفته و با سوء استفاده از واژه «قضا و قدر»، برآن پوشش می گذارند.
(ادامه این مطلب را در بخش هفتم تعقیب بدارید)
تذکر: بخش های قبلی را می توانید در آلبوم «اُنس با وحی» در صفحه بنده (2afghan) تعقیب نماید، این لینک را باز نماید:
https://www.facebook.com/media/set/?set=a.748380211949664.1073741837.298178333636523&type=3