شبیر راحل
از آخرین جنگ حماس و اسراییل تا به حال اینک بیشتر از ده ماه میگذرد و طی این مدت حزب الله لبنان و حکومت یمن هم برعلاوه تعدادی از احزاب اسلامی فلسطین از داعیه برحق مردم فلسطین در برابر رژیم اشغالی صهیونیست حمایت کردند و عملا در جبهه جنگ علیه ” رژیم کودک کش ” رژیم اشغالگر صف گرفتند و هر روز در این جنگ تعداد زیادی از مردم بی دفاع فلسطین و لبنان در اثر بمباریهای جنگنده های اسراییلی شهید و زخمی میشوند و خانه ها و شهرها ویران میشوند و انواع جنایتهای جنگی صورت میگیرد و سماری از کشورهای اسلامی و حتی کشورعای غیر مسلمان ، نظیر کیوبا ، ونزویلا و چین و روسیه و کوریای شمالی و اداره ملل متحد این جنایات رژیم را محکوم کرده و ان را هولوکاست مردم فلسطین خواندند ، اما کشورهای عرب از همان اول تا حال هیچ کاری نکردند و بر علاوه آن ، گاه گاهی بر ضد میارزین پارازیت هم پخش میکنند
، تا ازین داعیه سراسری و به خصوص دفاع مشترک حماس و حزب الله که بعد از ۷۶ سال به عنوان یک اجتهاد و ابتکار جدید متحدانه علیه رژیم اشغالگر صف
گرفتند و با روحیه انترناسیونال دنبال هدف واحد راه افتادند را به دیکته آگاهانه و یا هم ناآگاهانه دشمن ، پارازیت پخش میکنند و مسایل غیر ضروری و فرعی را زیر عنوان اختلا فی اهل تشیع و اهل نسنن که به درد هیچ مشکلی در شرایط و وضعیت و حالات فعلی نمیخورد و اصلا با قضایا و حوادث جاری منطقه و جهان هیچ ارتباطی هم ندارد ، پخش میکنند ، تا بر اساس همان مقوله ” تفرقه بینداز و حکومت کن ” ، بین مسلمانان و مبارزین هذف واحد ،نفاق افگنی کرده و به زعم خود شان این وحدت تاریخی مسلمانان را آسیب پذیر سازندو دشمن برای بقای حکومتهای اشغالی در داخل و مزدوران پیدا و پنهان شان در کشورهای اسلامی سلطه های استبدادی خود را حفظ و توسعه نمایند ،
چنانکه چندی پیش رسانه های متعلق به عربستان ، حزب الله و حماس را به تضعیف ثبات و آشوب آفرینی متهم مرده بودند .
.
خدمت این رسانه های سعودی عرض شود که کمی تاریخ بخوانید و بدانید که قبل از جنگ جهانی دوم که آخرین بقایای حکومت مسلمانان در ترکیه در یک توطئه بزرگ اروپایی ها و غربیها پراگنده و پارچه شد ، در جغرافیای شرق میانه به نام اسراییل یک انچ زمین هم وجود نداشت
و کشورهای فاتح جنگ مذکور با یک فراخوان عمومی ، یهودیان را جمع آوری کرده و در فلسطین جابجا کرد . زمینها و خانه های و ملکیتهای منقول و غیر منقول مسلمانان را با قباله های جعلی شان از خود ساخته و عصب نمودند و ملت در حال مرگ فلسطین به کشورهای همجوار جبرا مهاجر شدند .
از همان زمان تا حال بین کشورهای عرب وقت و اسراییل چندین بار جنگهای خونین صورت گرفت که عربها نسبت نبود وحدت ملی و اسلامی ار یک سو و دفاع کشورهای فاتح جنگ جهانی از سوی دیگر ، کاری را از پیش برده نتوانستند .
اما ملت و احزاب انقلابی فلسطین به تنهایی خود در برابر اسراییل از داعیه برحق و مشروع خود ( جنگ برای آزادی سرزمین اشغال شده ) طی این فاصله زمانی دفاع نمودند و تا الان درفش این داعیه برحق خود را بلند حفظ کردند و درین جنگ ، ملت فلسطین و احزاب اسلامی کاملا برحق اند
و هر کسی و یا کشوری که علیه انان زبان بکشد ، اصلا از تاریخ و سرزمین اشغال شده فلسطین توسط اسراییل هیچ خبری ندارند و چیزی را به نام حقوق نمی شناسند .
قابل یاد آوریست که تظاهرات مردمی و ابراز نفرت از قتل عام مردم بی دفاع فلسطین ، نه تنها در اردن ، بلکه در سرتاسر جهان از سوی ملل مسلمان و اتحادیه دانشمندان کشورهای اسلامی صورت گرفت و روی این مسئله در همان روزهای نخست جنگ ، چند عضو اتحادیه کشورهای عرب هم به تجدید نظر و فشار اقتصادی و تجاری علیه اسراییل رآی دادند و شورای امنیت ملل متحد هم طی چندین جلسه خود ، جنگ اخیر را هولوکاست مردم غیر نظامی دانست و اعلامیه های رسمی را علیه ان ابلاغ نمودند .
در چنین وضعیت انتظارات مردم و جهان بر آن بود که حکام کشورهای عرب هم به تبعیت از ملل مسلمان ، علیه اسراییل موقف بگیرند ، اما برخلاف اینک ، بعد از سکوت شرم آور چندین ماه این حکام ، از سرزمین وحی الهی هم به عوض دفاع از مسلمانان فلسطین ، علیه مسلمانان صدا بلند شد و احزاب اسلامی حماس و حزب الله را عامل اشوب خواندند و این صدا ، هزاران بار ننگین تر از سکوت ننگین این حکام در مورد قضیه فلسطین است .
رسانههای سعودی، اخوان المسلمین و ایران را به خاطر اعتراضهای حامیان فلسطینی در اردن هدف قرار داده اند. در بعضی از این اعتراضها زد و خوردهایی میان معترضان و نیروهای امنیتی رخ داده است.
این راهپیماییها پس از فراخوانهای رسانههای اجتماعی و بیانیه اخیر خالد مشعل انجام شدند که از اردنیها درخواست اقدام علیه اسرائیل داشتند. معترضان خواهان قطع رابطه اردن با دولت اسرائیل بودند.
جمیل الضیابی در روزنامه سعودی عکاظ در روز ۵ آوریل نوشت: «اعتراضهای مهار نشده اخیر اردن نتیحه تحریک اخوان المسلمین بود که خود مسئول حوادثی است که در غزه و کرانه غربی بر فلسطینیان به خاطر حملات مستمر اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میرود.»
طارق الحمید سردبیر سابق این روزنامه در مقالهای در روزنامه ذینفوذ و پانعرب الشرق الأوسط که متعلق به عربستان سعودی است میگوید حسابهای رسانههای اجتماعی و وبسایتهای مرتبط با اخوان المسلمین در «کارزارهای سازمانیافته برای کشاندن اردن به آشوب به بهانه دفاع از غزه» دخیل اند . استدلاهای رسانه های
کسی از ازین رسانه های عرب نمیپرسند که فلسطین از چه وقت نا امن شده و جنگ از چه وخت آغاز شده ؟
قبل از پیدایش اسراییل اشغالگر و یا بعد از آو .
فکر کنیم ، از نظر اینها امنیت صرف همین است که بخورند و بنوشند و خواب کنند و تولید نس و کسی هم نپرسند که چرذ کم خوردی و یا زیاد ؟
شبکه پانعرب العربیه هم مقالهای به قلم اسد بشاره منتشر کرد که ابتدا در روزنامه لبنانی نداء الوطن منتشر شده بود. نویسنده این مقاله نیز اتفاقات اردن را به ایران ربط داده است.
بشاره در مقالهای با عنوان «اردن در برابر خطر ایران» گفت که ایران خواهان «ایجاد جبهه حمایت دیگری برای غزه از طریق رود اردن است.»
رسانههای سعودی علاوه بر مطالب مرتبط دیگر، گفتوگوی تلفنی ولیعهد عربستان محمد بن سلمان را با پادشان اردن ملک عبدالله دوم برجسته کردند که در آن بن سلمان پشتیبانی پادشاهی سعودی را از ثبات اردن ابراز کرد.
در اخیر باید علاوه کرد که اربابان سیاسی حاکم عرب مسایل را از دیدگاه بچه های صنف چهارم یک مکتب هم پایانتر تحلیل میکنند و از حقایق طفره میروند :
طوریکه اردن و لبنان سوریه و عمان و یمن یکسره به شکل نیم دایره در یکطرف خونریزیها و جنگ اخیر فلسطین و اسراییل قرار دارند و همه روزه می بینیم که اسراییل خلاف همه قوانین بین الدول بر حریم این کشورها میتازند و این وضعیت ، خواهی نخواهی سرانجام پای ملتهای مسلمان این سرزمینها را به جنگ میکشانند و حق شان هم است که باید برای حفظ جان و مال و استقلال کشور شان در برابر هر تهدید خارجی اسراییلی و یا هم غیر اسراییلی بجنگند و وجود و حمایت حزب الله و انصار مجاهدین و احزاب اسلامی لبنان و سوریه و عمان و یمن و اردن از مسلمانان فلسطین ، در واقع شبیه حمایت امریکا و انگلیس و کشورهای مسیحی اروپایی است که بر اساس تز ایدیولوژیک و و جو مشترک فکری و منافع ملی و منطقوی شان صورت میگیرد و معمور است و این از عوارض جانبی و فرعی جنگ و از معلولات جنگ اود ، نه علتهای آن و در تحلیلها و ارزیابها باید بر علل حوادث و جنگها استدلال شود ، نه معلولهای فرعی و بدون شک که بحث های روی مسابل فرای در چنین موا د ، برای اغوا و فریب کاری اذهان مردم است ، نه راه حل مشکلات و امیدواریم ملکها و اربان عرب اگر استعداد داشته باشند ، درین مورد یک کمی عقلانی تر و اسلامی تر و یا هم عربی تر بیندیشند ، چون ملت فلسطین در پهلوی میلمان بودن شان ، عرب تبار هم اند و نسبت به دیگران با این حکام یک وجه همتباری هم دارند .